دو شاهزاده در مصر بودند ، یکی علم اندوخت و دیگری مال اندوخت . عاقبته الامر آن یکی علّامه عصر گشت و این یکی سلطان مصر شد .
پس آن توانگر با چشم حقارت در فقیه نظر کرد و گفت : من به سلطنت رسیدم و تو همچنان در مسکِنت بماندی .
گفت : ای برادر ، شکر نعمت حضرت باری تعالی بر من واجب است که میراث پیغمبران یافتم و تو میراث فرعون و هامون .
که در حدیث نبوی (ص) آمده : العلماء ورثـة الانبیاء
من آن مورم که در پایَم بمالند نه زنبورم که از دستم بنالند
کجا خود شکر این نعمت گزارم که زور مردم آزاری ندارم ؟
داستان کوتاه و آموزنده شاهزادگان مصری
عکس های شیک ترین و جدیدترین مدل حلقه نامزدی عروس و داماد
عکس های زیبا و شیک از تزیین انواع خورشت های ایرانی
عکس های مدل دسته گل عروس اروپایی و ایرانی با رز قرمز
معمولاً با احتیاط جلو می روید، اما امروز تصمیم دارید که خودتان را به فرصت های پیش رو بسپارید. اکنون دل تان می خواهد که درباره ی چیزهای خوشایند زندگی با دیگران حرف بزنید. به جای این که مدام به خاطر نه گفتن به دعوت دیگران عذرخواهی کنید، بهتر است پاسخ مثبت بدهید. به نظر می رسد که موفقیت شما مسری باشد، یعنی اگر شما موفق شوید دیگران هم به همین ترتیب به کامیابی خواهند رسید.